ایجاد دو قطبی، ترساندن از لولو و موفقیت هوچیگرها
۲۰ فروردین ۱۳۹۳ - نگرش
تا حالا آدمی رو دیدید که بخاطر ترس از تصادف با ماشینها هرگز از خونهش خارج نشه؟ تا حالا آدمی رو دیدید که نه تنها بخاطر ترس از تصادف با ماشینها هرگز وارد خیابون نشه، بلکه دیگران رو هم به این کار ترویج کنه؟ ندیدید؟ من این چند روز میلیونها نفر رو با چنین خصوصیاتی دیدم. میلیونها ایرانی که بخاطر ترس از اینکه با سند ۲۰۳۰ فحشا به کشور وارد نشه به فلانی رای دادند. میلیونها ایرانی که بخاطر ترس از این…
ادمهی نوشته ⇜دوبینی
میگند یه روزی یه دهقانی میره پیش اربابی، خانی، چیزی میشینه به درد و دل کردن و از سختیهای زندگیش گفتن. از دخترش میگه که دوبینی داره، لوچه و همه چیز رو دوتا میبینه. ارباب توی جوابش میگه اینکه چیزی نیس خوب دختر منم دوبینه، لوچه، همه چیز رو دوتا میبینه. دهقان یه زهرخندی میزنه و میگه درست اما دختر من بدبختی رو دوتا میبینه، دختر تو خوشبختی رو دوتا میبینه. شما رو نمیدونم ولی منم مدتها دوبی…
ادمهی نوشته ⇜تابلوهای پر استفادهی این روزها
۱۵ مهر ۱۳۹۲ - روایت
این روزها اکثرا گجتهایی مثل موبایل، تبلت، لپتاپ و ... بجای اینکه برای راحت کردن زندگی و برطرف کردن نیازها استفاده بشند به عنوان تابلو استفاده میشند تابلوهای رنگی که به وضوح روشون با خظ خوانا نوشته: اینجانب دارای فقر فرهنگی و عقدهی دیده شدن هستم لطفا به من توجه کنید. دلیلم برای این حرفم هم فقط جواب یه سواله: آیا با پول کمتر و یا وسیلهی سادهتر میتونم نیازهام رو برطرف کنم؟ یس آی کن سو خفه شو …
ادمهی نوشته ⇜ترس بچهگانهی بزرگترها
۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۲ - نگرش
بچهها رو دید؟ ندیدید؟ دیدید یا ندیدید؟ با فرض بر دیدن بر وزن ریدن باید بگم که بچهها گاهی وقتها میترسند! یه وقتهایی، توی دل شب از سایهها میترسند؛از سایه درخت روی پنجره اتاقشون میترسند و میرند زیر پتو. یه وقتهایی، شما به یه بچه لبخند میزنی و خالصانه براش ذوق میکنی و توقع داری که اون هم به تو جواب دلچسبی بده ولی یهو میزنه زیر گریه میره پیش باباش. اِ... دِبیا حتی بعضی وقتها خودمون یه ف…
ادمهی نوشته ⇜قرارداد منصفانه
۶ اردیبهشت ۱۳۹۲ - روایت
قابل توجه بعضیا طی یه قرارداد منصفانه بین من و سازمان حفاظت محیط زیست، قراره حق امتیاز تمام گنجیشکها و گربههای این مملکت به مدت شصت سال در اختیار من باشه بنابراین اگه سنگ مفته ولی گنجشک دونهای هزار وششصد تومنه و اگه قراره دم حجله تون گربه بکشید دیهش میشه سیصد و هفت هزار تومن. در صورت خرید عمدهای تخفیف داده میشه و ضمناً در آینده قراره طی قراردادی دیگه وزارت راه، مسکن و شهرسازی در تموم مجوز …
ادمهی نوشته ⇜اگر من رئیس جمهور آمریکا بودم
۲۴ اسفند ۱۳۹۱ - روایت
اگه من رئیس جمهور آمریکا بودم همهی کارکنان کاخ سفید رو اخراج میکردم جاشون 4 تا پلنگ صورتی و 4 تا شکارچی پلنگ صورتی استخدام میکردم که هر دو دیقه یه بار یکیشون کاخ سفید رو صورتی کنه اون یکی آبی(نخطه) بعد میدادم 4 تا مامان ایرانی استخدام کنند بیارند تو مطبخ کاخ صورتی-آبی هر روز قرمه سبزی درست کنند بدن به کارکنان اخراج شده(نخطه) ظهر عاشورا هم استثنا قیمه بدن(نخطه) بعد هم اعلام میکردم تمام آمریکا…
ادمهی نوشته ⇜مجتبی
۲ اسفند ۱۳۹۱ - روایت
معمولاً دست رو کسی بلند نمیکنم یا اگه کسی رو بزنم روی شوخیه! :D البته موارد دیگه هم داره که مربوط به سامانه دفاع مشتی بنده میشه ولی توی دوران راهنمایی یه رفیق داشتم بغل دستم میشست آقا اینو من خیلی زدم یعنی خیلی گوشش رو کشیدم، یه وختایی دل خودم میسوخت از بس بد میکشیدم البته موقعی بود که درس رو نمیفهمید یا حرف بیجائی میزد یادمه یه بار بهش گفتم مجتبی خره یه گوشات از اون یکی بزرگتر شده و قاه ق…
ادمهی نوشته ⇜خود ککه پنداری
موضوع انشاء : خود ککه پنداری معلم عزیزتر از جانم از آنجا که موضوع انشاء آزاد بود بنده همراه با خارسوی محترمه وارد شور گشتیم و این موضوع را برگزیدیم ریشهیابی این موضوع به سالها پیش باز میگردد زمانی که نسلی از نژاد آریا احساس کرد که برای اولین بار ککه ای گشته است این نژاد که در همهی دنیا پخش شده خود را نوع خاصی از ککه پنداشته که حتی بخاطر این طرز فکر جنگ جهانی راه میاندازد البته نوع نامحسوس ای…
ادمهی نوشته ⇜از حرف زدن خجالت بکش
۱۲ دی ۱۳۹۱ - نگرش
چند روز پیش برای اولین بار از این که میتونم جملهای به زبون بیارم خجالت کشیدم وقتی توی نمایشگاه مردی اومد جلوی من و من شروع کردم به توضیح دادن سرویسهامون، اصلاً بهم توجه نکرد و فقط تراکتها رو میخوند؛ فقط یه نگاه ساده و ناشی از شرم کرد! تا اینکه دوستاش اومدند و با حرکت دست با همدیگه صحبت کردند. اون لحظه آرزو میکردم که کاش خفه میشدم و حرفی نمیزدم تا ناشنواییش رو به یادش نیارم. وقتی نگاه میک…
ادمهی نوشته ⇜